هفته گذشته، دیوید فروم مقاله ای جذاب برای آتلانتیک نوشت و نبرد فعلی سقط جنین ما را با ممنوعیت مقایسه کرد، موضوع بحث برانگیزی که ملت را به شدت متفرق کرد. پس از یک مبارزه طولانی و “تایتانیک”، جنبش اعتدال موفق شد ممنوعیت سراسری الکل را اعمال کند – اما 13 سال بعد آن را کاهش داد و سقوط کرد.
این ممکن است با ممنوعیت سقط جنین اتفاق بیفتد، اما امیدواریم این مدت طولانی نباشد.
فروم درباره به هم پیوستگی انگیزههای محدودکننده مینوشت – و اینکه چگونه میتوان دروازهای برای دیگران باشد. به نظر میرسید که او اشاره میکند محدودیتها میتوانند پیچیده باشند. تعصب پسرعموی نزدیک احتیاط است.
ممنوعیت، به ویژه، تاریخ نژادی پیچیده ای داشت. بردگان سال ها از الکل به عنوان سلاحی برای تحت سلطه کشاندن برده های این کشور استفاده می کردند.
همانطور که فردریک داگلاس در کتاب خاطرات خود با عنوان «بندگی و آزادی من» توضیح میدهد، بردگان اغلب بین کریسمس و سال نو به بردهها یک هفته مرخصی میدهند. در آن زمان، آنها کسانی را که در اسارت بودند تشویق می کردند که به ورزش، رقصیدن و مشروب خواری سنگین بپردازند. همانطور که داگلاس نوشت، “مست نشدن در تعطیلات، شرم آور بود.”
به قول داگلاس، این عیاشی نه برای پاداش دادن به بردگان، بلکه وسیله ای برای پایین نگه داشتن «روح شورش» بود. در تخمین او، “خوشبختی برده پایانی نیست، بلکه امنیت ارباب است”، با این که بردگان را “از بازگشت به کار خود به همان اندازه خوشحال میکنند که آن را ترک میکنند.”
مستی گاهی از طریق حیله گری تشویق می شد. همانطور که داگلاس مشاهده کرد، او بردههایی را میشناخت که به حیله شرطبندی روی بردهها متوسل شدند تا ببینند چه کسی میتواند بیشترین ویسکی را بنوشد، بازیای که باعث ایجاد «رقابتی بین آنها برای تسلط در این تنزل» شد، و «تعداد زیادی» را بیان کرد. گاهی اوقات «در مستی وحشیانه، در یک لحظه درمانده و منزجر کننده کشیده می شود.»
هدف این بود که در میان جمعیت برده شده یک ارتباط ذهنی کاملاً منفی با زمان آزاد کمی که داشتند – و در نتیجه، با خود آزادی ایجاد کنیم.
بسیاری از مردمی که برای الغای برده داری جنگیدند، بعداً جنبش اعتدال را پذیرفتند و برای ممنوعیت لابی کردند، بسیاری از سیاهپوستان از محدودیت های الکل حمایت کردند، زیرا از مدت ها قبل برای نگه داشتن آنها در اسارت استفاده می شد.
این بخشی از یک الگو بود. سابقه طولانی در مورد استفاده ظالمان از الکل به عنوان وسیله ای برای کنترل و تسخیر وجود دارد. مارک لارنس شراد، استاد ویلانوا، نویسنده کتاب «درهم شکستن ماشین مشروب: تاریخچه جهانی ممنوعیت»، سال گذشته این پدیده را در Politico توضیح داد:
چه در مواجهه با قبایل بومی در آمریکای شمالی، بومیان در استرالیا، سرخپوستان تحت حکومت راج بریتانیا یا کل قاره آفریقا، استعمارگران اروپایی برای چندین دهه از الکل به عنوان وسیله ای برای تسلط خود استفاده می کردند. آنها مشروبات الکلی تقطیر شده صنعتی را به جمعیتهای بومی بدون سابقه یا تحمل الکل معرفی میکردند، با وحشت از مستی که در پی میآمد عقب نشینی میکردند، و سپس به همان مستی به عنوان شاهدی بر حقارت ذاتی بومیان در سلسله مراتب نژادی اشاره میکردند.
بعدها، در ایالات متحده، رسانه ها قانونگذاران سیاه پوستی را که در جریان بازسازی انتخاب شدند، نه تنها به عنوان افراد غیرمتمدن و فاسد، بلکه به عنوان افراد مست معرفی کردند.
و همانطور که شراد خاطرنشان کرد، “متداول ترین توجیهی که توسط اوباش سفیدپوست لینچ در جنوب آمریکا مورد استناد قرار گرفت این بود که مردان سیاه پوست به زنان سفیدپوست تجاوز می کردند. در حالی که مست“
بنابراین سیاهپوستان یک توجیه برای ممنوعیت داشتند – آزادی از سم سفیدپوستان – اما سفیدپوستان یک توجیه دیگر داشتند، نژادپرستانه – برای محافظت از جوامع سفیدپوست در برابر “اواباش خیالی مست سیاه”، همانطور که شراد آن را بیان کرد.
پس جای تعجب نیست که وقتی می سی سی پی کنوانسیون قانون اساسی خود را در سال 1890 تشکیل داد تا برتری سفیدپوستان را در DNA ایالت بنویسد، یکی از دستورات دیگر تجارت ممنوعیت بود.
در کنوانسیون قانون اساسی، نمایندگان یک «یادبود» از طرف ممنوع التحصیلان می سی سی پی و «زنان مسیحی» که شامل این قطعه بود، قرائت کردند: «75 شهرستان در می سی سی پی وجود دارد که 40 شهرستان آن خشک است. این شهرستان های خشک در بخش سفید قرار دارند. 35 شهرستان مرطوب عمدتاً در کمربند سیاه قرار دارند و توسط رأی سیاهپوستان مرطوب نگه داشته می شوند. در ادامه آمده است: «اکثریت سفیدپوستان می سی سی پی موافق ممنوعیت هستند. اگر نه برای حفظ برتری سفیدپوستان، به خصوص وقتی که اکثریت سفیدپوستان از اصول بزرگ اخلاق عمومی و امنیت عمومی دفاع می کنند، برای چه اینجا هستید؟
در حال حاضر سقط جنین تقریباً به همان روشی که قبلاً الکل بود محدود می شود. دلایل زیادی برای آنچه اتفاق می افتد وجود دارد. برخی از سرسختترین حامیان ممنوعیت سقط جنین میتوانند ادعای مخالفتهای مذهبی داشته باشند و برخی دیگر صرفاً به دنبال یک مزیت سیاسی هستند یا به پستترین غرایز رایدهندگان آمریکایی پاسخ میدهند، به این امید که زنان سفیدپوست بیشتری را مجبور به بچهدار کردن برای جلوگیری از سفیدپوستان کنند. از دست دادن وضعیت اکثریت خود دلایل ممنوعیت نیز به همان اندازه متعدد و پیچیده بود، به هم ریختگی وفاداری های اخلاقی و سیاسی در هم تنیده. اما یک تفاوت کلیدی بین آن زمان و اکنون وجود دارد: به نظر می رسد سیاه پوستان به سرعت این کار را انجام می دهند افزایش یافت حمایت از حقوق سقط جنین
طبق نظرسنجی دانشگاه کوئینیپیاک که در 22 ژوئن منتشر شد، 82 درصد از سیاه پوستان از Roe v. وید، در مقایسه با 60 درصد از سفیدپوستان و 62 درصد از اسپانیایی ها. نظرسنجیهای جمعآوری شده گالوپ از سال 2001 تا 2007 نشان داد که تنها 24 درصد از سیاهپوستان فکر میکردند سقط جنین باید در همه موارد قانونی باشد. این عدد گالوپ برای سالهای 2017 تا 2020 به 32 درصد افزایش یافت. نظرسنجی ماه جاری کوینیپیاک این عدد را 45 درصد نشان داد.
راه منع، که از حمایت سیاهپوستان برخوردار بود، اگرچه برخی از حمایتهای سفیدپوستان آن آلوده به نژادپرستی بود، چندین دهه طول کشید، اما خود ممنوعیت تنها کمی بیش از یک دهه دوام آورد. این ممنوعیت های سقط جنین مسیری مشابه به نتیجه رسیدن داشت، اما اکثر آمریکایی ها، از جمله سیاه پوستان، آن را تایید نمی کنند. چه مدت قبل از این که این سرکوب نامحبوب نیز لطف خود را از دست بدهد و به زوال بیفتد؟