ادوارد اچ. مایر، مدیر اجرایی امپراتوری که با استفاده از سبک مدیریتی با اراده آهنین و تمرکز لیزری بر روی کوچکترین جزئیات، یک آژانس تبلیغاتی متوسط نیویورک را به قدرت جهانی موسوم به گروه گری تبدیل کرد، روز سه شنبه در آپارتمان او در منهتن او 96 بود.
مرگ او توسط سخنگوی گری تایید شد.
آقای. مایر در سال 1956، زمانی که آژانس حدود 34 میلیون دلار در سال صورتحساب میکرد، به عنوان مدیر اجرایی خدمات حسابداری، همانطور که در آن زمان شناخته میشد، به Gray Advertising پیوست.
او در سال 1968 به عنوان رئیس جمهور منصوب شد و در سال 1970 به عنوان رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت کرد. در طول 35 سال بعد، او Grey را، یکی از آخرین آژانس های بزرگی که مستقل باقی ماند، به یک غول بزرگ تبدیل کرد که به گفته سخنگوی شرکت، 4.2 میلیارد دلار در آن صورتحساب داشت. زمان فروش آن به غول بزرگ تبلیغات و ارتباطات بریتانیا WPP در سال 2005 به مبلغ 1.5 میلیارد دلار.
به عنوان مدیر، آقای مایر هر چیزی جز منفعل بود. او که خواستار عملکرد در همه سطوح بود، انگیزه سازش ناپذیری داشت که الهام بخش مقایسه با بارون های شرکتی مانند روپرت مرداک و سامنر رداستون بود.
نمایه ای در سال 2003 در Adweek اشاره کرد: “اد باعث ایجاد هیبت در کارمندان در هر رتبه ای می شود.” او همچنین ترس را القا می کند. این مقاله به نقل از یک مدیر میانی سابق گری میگوید که کارمندان اغلب از آقای دوم ساکت میشوند. مایر وارد آسانسور شد و برخی از آنها به وضوح قبل از جلسات بیرون دفتر او می لرزیدند.
در حالی که مهربان و اغلب در مصاحبه ها بسیار شوخ، آقای. مایر چنین شخصیت پردازی هایی را رد نکرد. او به Adweek گفت: “من فقط تمایل دارم فکر کنم که خیرخواه نیستم.” “اما همه می گویند، پسر، او مغزها را تحسین می کند، او عاشق افرادی است که این کار را انجام می دهند. اگر بتوانید این معیارها را مطابقت دهید، آن را در Grey ساختهاید.»
آقای. مایر معتقد بود که خدمات رسانی به مشتریان بسیار بیشتر از بردن مدیران ارشد آنها به رستوران های چهار ستاره است.
“من حرفه خود و آژانس را بر این باور بنا کردم که مشتریان در درجه اول هستند و وظیفه مردی که در راس آژانس قرار دارد این است که نیازهای آنها را بداند.” مایر در سال 2006 به استوارت الیوت، ستون نویس تبلیغاتی نیویورک تایمز گفت: “نه آنچه برای شام دوست دارند، بلکه نیازهای تبلیغاتی آنها بهتر از هر کسی در آژانس است.”
آقای. مایر از سخنان خود استفاده کرد. برای مثال، در سال 1988، او به نوبت میگوها و میزهای انتظار را در یک رستوران رد خرچنگ در اورلاندو، فلوریدا تمیز میکرد تا حسی نسبت به عملکرد داخلی زنجیره داشته باشد، مشتریای که گری با شعار به یاد ماندنی «برای عاشق غذاهای دریایی در تو”
به عنوان یک پیشخدمت، او کمبودهای خود را داشت و قهوه را روی یکی از مشتریان ریخت. او بعداً به یاد می آورد: «او به من گفت که نیازی به عذرخواهی نیست، زیرا دیدن فردی همسن و سال من که آن کار را انجام می دهد خوب بود.»
در طول سال ها، مشتریان توجه داشتند. یکی از مدیران شرکت Procter & Gamble که چندین دهه مشتری اصلی بوده است، به Adweek گفت: «اد خاکستری است و گری اد».
چنین فداکاری عملی برای آقای بسیار منطقی تر بود. میر، با توجه به اینکه در بازی دارای پوست غیرمعمولی بود.
او به آقای دکتر گفت: «من یکی از معدود افرادی بودم که صاحب بخش بزرگی از آژانسی بودم که او اداره می کرد. الیوت پس از فروش گری، که مبلغی نزدیک به 500 میلیون دلار برای او به ارمغان آورد. “هر پنی که داشتم اینجا بود، بنابراین من بیش از هر کس دیگری در خطر بودم”
او افزود: «من بیشتر عرق کردم. “من مردم را نادیده گرفتم زیرا نمی توانستم مرد خوبی باشم.”
ادوارد هنری مایر در ژانویه در شهر نیویورک متولد شد. 8، 1927، دومین فرزند از سه فرزند ایروینگ مایر، تولید کننده لباس کودکان، و میلدرد (دریزن) مایر.
پس از فارغ التحصیلی از مدرسه خصوصی هوراس مان در برانکس، در دانشگاه کرنل ثبت نام کرد. او در سال 1945 مرخصی گرفت تا به مدت دو سال در گارد ساحلی ایالات متحده خدمت کند و پس از بازگشت به کرنل، در سال 1949 مدرک لیسانس خود را در اقتصاد دریافت کرد. سپس وارد برنامه آموزشی اجرایی در بخش فروشگاه های بزرگ فدرال بلومینگدیل شد. اکنون میسیز شرکت).
آقای. میر نیم قرن فعالیت خود را در تبلیغات در سال 1951 زمانی که در شرکت Biow، یک آژانس کوچک مشغول به کار شد، آغاز کرد. در آنجا بود که او رابطه طولانی و پربار خود را با Procter & Gamble، غول کالاهای بسته بندی مستقر در سینسیناتی، با کار بر روی حساب صابون Lava خود آغاز کرد.
کار او با Procter & Gamble پنج سال بعد ادامه یافت، زمانی که او به گری پرید. طولی نکشید که او نتیجه گرفت.
در سال 1959، این آژانس حساب صابون لباسشویی Procter & Gamble’s Ivory Flakes را به دست آورد، نام تجاری که در رکود طولانی مدتی بود که رقبا مواد جدید و بهبود یافته خود را تبلیغ می کردند.
به عنوان ناظر حساب، آقای مایر تحقیقاتی را در مورد وفادارترین مصرف کنندگان این برند انجام داد که معلوم شد تازه مادران هستند. در پاسخ، گری بر خلوص درک شده برند تمرکز کرد و استدلال کرد که عاج فلکس به اندازه کافی نرم و ملایم برای شستن لباس های کودک و پوشک های پارچه ای است.
در یک برنامه تلویزیونی، مردی استاد با پاپیون که خود را «تنها مترجم زبان کودک در جهان» میخواند، نشان میدهد که در حال رمزگشایی از هیاهوهای بداخلاقی یک دختر شیرخوار به دلیل پوشیدن پوشکهای خشدار که در صابونهای رقبا شسته شده بودند. به گفته یکی از مدیران سابق گری که برای تاریخچه داخلی آژانس که در سال 1992 گردآوری شده بود، مصاحبه کرد، تنها پس از چند ماه، این برند کاهش فروش 11 ساله خود را معکوس کرد.
یکی از طرفداران اولیه جهانی شدن برای صنعت، آقای. مایر دسترسی جهانی را کلید رشد آژانس خود می دانست. او همچنین در زمینه های مرتبط مانند روابط عمومی، خرید رسانه ای و بازاریابی مستقیم گسترش یافت.
“زمانی که من آن را تحویل گرفتم، یک آژانس تبلیغاتی داخلی ایالات متحده بود که تازه شروع به کشف جهان کرده بود.” مایر در سال 2001 در مصاحبه ای با مجله Business Today درباره گری گفت. او ادامه داد، تحت هدایت او، “گری در دهه های 60 و 70 به یک آژانس واقعا جهانی تبدیل شد، که زمان مناسبی برای انجام آن بود، زیرا دیگر نمی توانید این کار را انجام دهید.”
آقای. همسرش سندی از میر به یادگار مانده است. پس آخر، تونی. دخترش، مگ؛ و پنج نوه
او در سال 2006، یک سال پس از فروش آژانس بازنشسته شد. در سال 2014، او و همسرش 75 میلیون دلار به Weill Cornell Medicine در منهتن اهدا کردند تا برنامههای مراقبت و تحقیقات سرطان خود را تحت نظر مرکز سرطان ساندرا و ادوارد مایر گسترش دهد و تثبیت کند.
به بسیاری در صنعت که برای دیدن آقای. مایر و گری به عنوان یکی و یکسان، رفتن او پس از چندین دهه تقریبا غیرقابل تصور به نظر می رسید. آقای. ظاهراً میر موافق بود. در مصاحبه ای با مجله Chief Executive در اواخر کار خود، آقای. مایر در مورد دوران به ظاهر بی پایان خود به عنوان رئیس گری صحبت کرد.
“چه زمانی بازنشسته خواهم شد؟” او گفت. “به تعبیر وارن بافت، پنج سال پس از مرگ من.”