رقصنده اسرائیل گالوان که به خاطر ساختارشکنی های بی احترامی خود از فلامنکو شناخته می شود، از سال 2007 نسخه ای از اثر آکاپلا خود، “Solo” را اجرا می کند. اولین بار در سال 2008 به نیویورک آمد. نسخه ای که او دوشنبه شب در مرکز هنری باریشنیکف ارائه کرد، به نظر می رسد در طی 15 سال گذشته تکامل یافته است، در حال حاضر دقیق تر در دستکاری الکترونیکی صدا، اگر هنوز از نظر بصری کاهش یافته است. اما فرض اصلی باقی می ماند: گالوان برای 50 دقیقه سریع و شدید، به تنهایی، بدون همراهی موسیقی، بر قدرت رقص به عنوان موسیقی به خودی خود تأکید می کند و مهارت ماورایی خود را به عنوان نوازنده سازهای کوبه ای نشان می دهد.
شهرت گالوان به عنوان یک مرتد فلامنکو پیش از اوست. او که پسر رقصندگان فلامنکو اهل سویل است، سنتهای موروثی را حداقل از اواخر دهه 1990 به چالش میکشد، زمانی که طبق گزارشها، تماشاگران اولین نمایش او را برای شرکت خودش، “¡Mira!/Los Zapatos Rojos” (“ببینید! قرمز” را ترک کردند. کفش») در بینال دو فلامنکو سویا.
من تا روز دوشنبه هرگز اجرای زنده گالوان را ندیده بودم، و در نهایت با تجربه مخالفت های پر زرق و برق او با فرم های کلاسیک، بیشتر از خوش اخلاقی او شگفت زده شدم. حتی زمانی که او با جدیت برنامهای را اجرا میکند، «سولو» طنز مسخرهای دارد که گاهی شبیه دلقک یا میمکی است. در حالی که به نظر می رسد ذهنیت فریبکار همیشه برای کار او ضروری بوده است، من فکر کردم – به ویژه در برخی از لحظات مضحک تر او – آیا او نه تنها در کنوانسیون های فلامنکو، بلکه در شخصیتی که کنوانسیون را خنثی می کند، به تمسخر گرفته است. ساخته است.
“انفرادی”روی صحنهای شروع میشود که شبیه یک صحنه برهنه است، به جز یک تخته چوبی گرد کوچک، یک میکروفون ایستاده و یک جفت چکمه لاستیکی صورتی داغ. گالوان با یک پیش بند قرمز که روی تی شرت و شلوار مشکی پوشیده بود، با کفش های پاشنه دار سفید وارد می شود. پیش بند آشپزی – یا شاید برای سنت گرایان، قصابی را پیشنهاد می کند. او با یک ریتم ساده شروع میکند که پیچیدگیاش بیشتر میشود، نبض پاهایش در شانههایش طنینانداز میشود، او با انرژی شلاق زدن چیزی در آشپزخانه، با هر موادی که در اختیار دارد، پیش میرود.
گالوان در بین فورانهای حرکتی پیچیده با پا و ضربههای بدن، اشارهای به باله اینجا و ورزش در آنجا میکند. او با کمی پرش عربی از روی صحنه می گذرد (حضار می خندند) و با استفاده از یک بلندگو به عنوان نوار، چند پله در موقعیت اول انجام می دهد. او در حالتی با آرنجهای زاویهدار قرار میگیرد که در ابتدا شبیه نیجینسکی و سپس شبیه مایکل جکسون است. در یک لحظه، کف دست های رسا او طوری تکان می خورد که انگار توپ بسکتبال را پرت می کند. در یک نقطه او پیش بند خود را زیر و رو می کند تا مربع کوچکی از پارچه قرمز را بیرون بیاورد – یک پارچه ماتادور در مینیاتور – که یک بار تکان می دهد، لبخند می زند، و سپس روی زمین می اندازد.
بیشتر صحنهها پنهانی خود را نشان میدهند: تکههایی از زمین که برای ایجاد غرش، خروش، جغجغه یا خراشیدن در هنگام تماس پاهای او طراحی شدهاند. (پدرو لئون را با صدا نسبت می دهند.) در توده ای کوچک از شن، گالوان به زانو در می آید و قبل از پوشیدن آن چکمه های لاستیکی صورتی برای آزمایش صوتی دیگر، خود را با یک بیل اسباب بازی بیرون می زند.
با این حال، با وجود همه ریسکپذیریها و شورشهای او، صمیمیت ملایمتری در لحظات پایانی و بی ادعای اثر به وجود میآید. برای اینکه حرفه خود را صرف پیکربندی مجدد یک فرم هنری کنید، باید تا حدی آن را دوست داشته باشید. در یک فینال ضد بزرگ، گویی که می خواهد دوباره با پایه خود ارتباط برقرار کند، گالوان کفش هایش را در می آورد و بدون هیچ چیزی بین کف پا و زمین می رقصد.
“انفرادی”
تا روز سه شنبه در مرکز هنری Baryshnikov، منهتن؛ bacnyc.org.