نظر | اینترنت یک ناامیدی اقتصادی بود

در آخرین خبرنامه‌ام درباره پیامدهای اقتصادی احتمالی هوش مصنوعی نوشتم، با این استدلال که اگرچه ممکن است بزرگ باشند، اما تاریخ نشان می‌دهد که تحقق آنها بیش از آنچه بسیاری از مردم انتظار دارند طول می‌کشد.

زندگی همان چیزی است که هست، چندین نفر به من برگشتند و به پیش بینی من در سال 1998 اشاره کردند که رشد اینترنت به زودی کند خواهد شد و تا سال 2005 یا بیشتر، مشخص خواهد شد که تأثیر اینترنت بر اقتصاد بیشتر از این نبوده است. از دستگاه فکس.” من واقعاً این را گفتم، در یک قطعه دور ریختنی که برای مجله شاه ماهی قرمز نوشتم – قطعه ای که هنوز به خاطر ندارم نوشته بودم، اما حدس می زنم که سعی می کردم تحریک کننده باشم.

بدیهی است که من در مورد از بین رفتن اینترنت اشتباه کردم و به آن اعتراف کردم. بنابراین می رود. یک اقتصاددان را به من نشان دهید که ادعا می کند هرگز پیش بینی بدی نکرده است، و من به شما کسی را نشان خواهم داد که یا ناصادق است یا تمایلی به ریسک فکری ندارد.

اما واقعاً چقدر در مورد تأثیر اقتصادی اینترنت اشتباه کردم؟ یا، از آنجایی که این نباید در مورد من باشد، آیا در چند دهه گذشته به طور کلی رویاپردازانی که ادعا می کردند فناوری اطلاعات همه چیز را تغییر می دهد، تأیید کرده اند؟ یا آیا آنها شکاکان فنی مانند اقتصاددان رابرت گوردون را که در کتابی در سال 2016 استدلال می کرد که نوآوری های اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم بسیار کمتر از نوآوری های بین سال های 1870 و 1940 بنیادی بودند، اثبات کرده اند؟

خوب، با اعداد و ارقام، شکاکان برنده استدلال شده اند.

در آخرین خبرنامه، به نرخ‌های رشد 10 ساله در بهره‌وری نیروی کار نگاه کردیم که نشان می‌دهد فناوری اطلاعات واقعاً رشد اقتصادی را بین اواسط دهه 1990 و اواسط دهه 2000 افزایش داده است، اما نرخ رشد نسبتاً متوسط ​​و کوتاهی داشت. – زندگی می کرد. امروز، اجازه دهید رویکرد کمی متفاوت داشته باشم.

اداره آمار کار تخمین‌های تاریخی تولید می‌کند که به سال 1948 برمی‌گردد، هم از بهره‌وری نیروی کار و هم از «بهره‌وری کل عوامل»، تخمینی از بهره‌وری همه نهاده ها، از جمله سرمایه و همچنین نیروی کار، که به طور گسترده توسط اقتصاددانان به عنوان معیار پیشرفت تکنولوژی استفاده می شود. یک نوآوری تکنولوژیکی واقعاً اساسی باید باعث رشد پایدار در هر دو این معیارها، به ویژه بهره وری کل عوامل شود.

بنابراین بیایید به آن نرخ های ۲۵ ساله تغییر در این دو معیار نگاه کنیم. من 25 سال را انتخاب می کنم تا حدی به این دلیل که تقریباً یک نسل است و تا حدودی به این دلیل که پیش بینی بدم را 25 سال پیش انجام دادم. بنابراین، در اینجا رشد بهره وری نیروی کار طی 25 سال است ذیل هر تاریخ در محور افقی:

و در اینجا رشد بهره وری کل عوامل، به همین ترتیب اندازه گیری می شود:

رونق بهره وری بزرگ را که به دنبال ظهور اینترنت رخ داد، مشاهده می کنید؟ من هم همینطور.

درست است، چند بهانه وجود دارد که می توانید برای شکاف بین اعداد و هیاهوها بیاورید. یکی این است که ادعا کنیم اینترنت واقعاً کارهای بزرگی برای اقتصاد انجام داد، اما عوامل منفی آن را جبران کرد – اخلاق کاری رو به وخامت، یا کاهش مرموز بهره‌وری ساخت‌وساز، یا مواردی دیگر.

مورد دیگر این است که اعداد رسمی در مورد رشد اقتصادی نمی توانند بسیاری از دستاوردهای نامرئی را به دست آورند. من از توانایی پخش زنده اجراهای موسیقی در YouTube لذت زیادی می برم. تا آنجا که من می توانم بگویم، این مزایا در تولید ناخالص داخلی محاسبه نمی شود. در واقع، رشد اقتصادی رسمی مطمئناً پیشرفت واقعی در شرایط انسانی را دست کم می گیرد. اما این برای مدت طولانی صادق بوده است.

قبل از اینترنت، داده‌های رسمی اقتصادی مستقیماً مزایای مثلاً کاهش مرگ و میر نوزادان را به لطف بهبود وضعیت بهداشتی یا بهبود عظیم در کیفیت هوا پس از سال 1970 نشان نمی‌داد. آیا این دستاوردهای نامرئی در حال حاضر بزرگ‌تر از گذشته است؟ مشکوک است

شاید نکته کلیدی این باشد که هیچ کس استدلال نمی کند که اینترنت بی فایده بوده است. مطمئناً به رشد اقتصادی کمک کرده است. در عوض، بحث این است که مزایای آن در مقایسه با مزایای فناوری‌های پیشین و کمتر پر زرق و برق بسیار زیاد نبود. به عنوان مثال، در حدود سال 1920، از هر پنج خانوار ایالات متحده تنها یک نفر ماشین لباسشویی داشت. تا سال 1970، تقریباً همه به یکی یا دسترسی داشتند. فکر نمی کنید این تفاوت بزرگی ایجاد کرد؟ آیا مطمئن هستید که تفاوت کمتری نسبت به دسترسی گسترده به پهنای باند داشت؟

واقعیت این است که در حالی که جابجایی اطلاعات مهم است، ما هنوز در دنیای مادی زندگی می‌کنیم: بیشتر چیزی که مصرف می‌کنیم چیزهای فیزیکی یا خدمات حضوری است که تحت تأثیر اینترنت قرار نگرفته است.

اکنون، کاملاً ممکن است که هوش مصنوعی – یا در هر حال، چیزهایی که ما آن را هوش مصنوعی می نامیم، صرف نظر از اینکه آنها این نام را تضمین می کنند – واقعاً، واقعاً چیز بزرگی باشد. اما یک چیزی که ما باید از تاریخچه فناوری اطلاعات یاد می گرفتیم این است که چیزهایی که فوق العاده جذاب به نظر می رسند نیازی به مفید بودن ندارند و بالعکس.

از اینکه هنوز این را به یاد دارم شوکه شدم.

Warren Richardson

پیشگام رسانه های اجتماعی. تنظیم کننده. معتاد زامبی برنده جایزه. دردسر ساز. مستعد حملات بی تفاوتی.

تماس با ما