بنگلادش سرزمین آب است. رودخانههای گلآلود آن از هیمالیا سرازیر میشوند و قبل از تخلیه به خلیج سیاه و تاریک بنگال، به پیچ و خمهای پوشیده از برکهها، تالابها و شاخهها سرازیر میشوند.
اکنون، عمیق ترین تهدید آن آب است، در بسیاری از تجسم های وحشتناک آن: خشکسالی، طوفان، طوفان ها، آب شور. همه آنها به درجات مختلف توسط تغییرات اقلیمی تشدید می شوند و همه میلیون ها نفر را مجبور می کنند تا هر کاری که می توانند انجام دهند تا سر خود را بالاتر از آن نگه دارند.
این برای بقیه جهان مهم است، زیرا آنچه امروز 170 میلیون نفر از این کشور پرجمعیت و کم ارتفاع دلتا با آن روبرو هستند، همان چیزی است که بسیاری از ما فردا با آن روبرو خواهیم شد.
مردم بنگلادش به محض اطلاع از بارش باران شدید در بالادست، برای برداشت برنج عجله دارند. آنها در حال ساخت بسترهای شناور از سنبل های آبی هستند تا سبزیجات را فراتر از دسترس سیلاب ها پرورش دهند. در جایی که مزارع میگو، خاک را برای کشت محصولات بیش از حد شور کرده اند، بامیه و گوجه فرنگی را نه در خاک، بلکه در کمپوست پرورش می دهند که در جعبه های پلاستیکی که زمانی میگو را حمل می کردند، پر می کنند. جایی که خود زمین از بین می رود، مردم باید به روستاها و شهرهای دیگر نقل مکان کنند. و در جایی که حتی آب آشامیدنی آنها تمام می شود، یاد می گیرند که هر قطره باران را بنوشند.
صابر حسین چاودوری، قانونگذار حزب حاکم و فرستاده نخست وزیر در آب و هوا، تلاش های کشورش را با بستن یک بشکه نشتی مقایسه کرد. او گفت: “مثل زمانی است که شما یک طبل دارید که هفت نشتی دارد، و شما دو دست دارید.” “چه کار میکنی؟” این کار آسانی نیست.”
بنگلادش در نجات جان انسان ها در طوفان و سیل موفق بوده است. اما یکسری چالشهای دیگر نیز وجود دارد که باید به آن پرداخته شود: یافتن منابع جدید آب آشامیدنی برای میلیونها نفر در امتداد ساحل، گسترش بیمه محصولات کشاورزی، آمادهسازی شهرها برای هجوم اجتنابناپذیر مهاجران از روستاها، حتی ایجاد روابط خوب با کشورهای همسایه داده های آب و هوا را به اشتراک بگذارید
همه اینها با کمک اندک کشورهای ثروتمند جهان. ناامیدی فزاینده ای در مکان هایی مانند بنگلادش وجود دارد که کشورهای ثروتمند بودجه ای را که کشورهای در حال توسعه برای انطباق با خطراتی که در حال حاضر با آن مواجه هستند، ذخیره نکرده اند. این موضوع اجلاس مالی پاریس برای آب و هوا در این هفته است.
از میان 64 منطقه بنگلادش، نیمی از آنها در برابر تغییرات آب و هوایی آسیب پذیر هستند.
یک سیستم هشدار اولیه
در اواسط ماه آوریل، راکیبول علم، یک کارگر ترویج کشاورزی در مناطق پست شمال، از رئیس خود در نزدیکترین شهر، سونامگانج، که خود توسط مافوقش در پایتخت، داکا، هشدار داده بود، اخطاری دریافت کرد.
آقای. به علم گفته شد که ممکن است طی چند هفته در شمال شرقی هند بارانهای شدیدی رخ دهد، که میتواند سیلابها را از مرز عبور کند تا مزارع منطقه او را درست در زمان رسیدن برنج غرق کند.
او می دانست که باید کشاورزان محلی را متقاعد کند تا هر چه سریعتر برنج خود را از مزارع خارج کنند. و این به معنای کمک به آنها برای غلبه بر یک مانع روانی بود. حتی در مناطقی که مستعد سیلابهای ناگهانی هستند، کشاورزان میخواهند تا آنجا که میتوانند برنج را از زمینهای کوچک خود بچکانند. او میگوید: «آنها میخواهند منتظر بمانند تا غلات 100 درصد برسد تا بهترین محصول را به دست آورند. علم گفت.
او می دانست که امسال انتظار می تواند فاجعه بار باشد.
آقای. علم به شبکه های محلی خود روی آورد. تماس ها و پیامک ها به رهبران انجمن کشاورزان ارسال شد. داوطلبان با شاخ گاو از روستا به روستا می رفتند. ائمه از بلندگوهای مسجد خود استفاده می کردند. پیام ساده بود: سیلهای ناگهانی ممکن است در راه باشند، برنجی را که تقریباً آماده است برداشت کنید، منتظر نمانید.
به آقای. با آسودگی علم، کشاورزان این هشدار را جدی گرفتند. آنها حتی در تعطیلات عید فطر بی وقفه کار می کردند. تا 25 آوریل، تقریباً تمام مزارع پاکسازی شدند.
خوشبختانه، این بار، باران شدید نبود، و هیچ سیل ناگهانی وجود نداشت – اما از برداشت محافظت شد.
بهطوریکه میتوان گفت، این یک دوره خشک بود، زیرا تغییرات آب و هوایی باعث تشدید بارانها و افزایش خطر سیلهای ناگهانی در این مناطق پست میشود. این همچنین توسعه سیستم هشدار اولیه بود که برای دور کردن مردم از خطر در هنگام نزدیک شدن طوفان به ساحل استفاده می شد. این بار برای صرفه جویی در برداشت محصول استفاده شد.
دولت به نوبه خود، یک طرح ملی بلندپروازانه با پروژه های گران قیمت، مانند لایروبی رودخانه های گل و لای و ساختن خاکریزها برای مهار دریا دارد.
اما بسیاری از آن هنوز محقق نشده است و منتقدان می گویند مشاغل زیرساختی بزرگ مملو از پتانسیل سوء مدیریت و اختلاس هستند. ذاکر حسین خان، که امور مالی اقلیم را برای یک گروه غیرانتفاعی محلی به نام Change Initiative تجزیه و تحلیل میکند، گفت: «آسیبپذیری آب و هوا وجود دارد. همچنین آسیب پذیری فساد.
باغ های شناور و مسیرهای ببر
وقتی رودخانه ها متورم می شوند و محصولات شما را غرق می کنند چه می کنید؟
اگر شما Shakti Kirtanya هستید، محصولات خود را روی آب می روید. اگر آب بالا بیاید، آنها هم بالا می روند. آنها شناور و باب. او گفت: «اگر برداشت محصول را ببینی، دلت را پر از شادی می کند.
آقای. کرتانیا این تکنیک کشاورزی را از پدرش آموخت که آن را از او آموخت. این برای 200 سال در منطقه کم ارتفاع او، گوپالگنج، جایی که زمین معمولاً نیمی از سال را آب میگیرد، انجام میشود.
اکنون چون تغییرات آب و هوایی خطر سیل را به بسیاری از مناطق دیگر سرایت می کند، باغ های شناور گوپالگنج در حال گسترش هستند. در طول پنج سال گذشته، دولت از باغ های شناور در 24 منطقه از 64 منطقه کشور حمایت کرده است.
آقای. کرتانیا از چیزی که دارد استفاده می کند. او ساقههای سنبلهای آبی را در دریاچه نزدیک خانهاش میبرد، خورش کپهای را در آفتاب قرار میدهد و آن را به صورت بسترهای بلند و پهن روی آب در میآورد. در تابستان هندوانه و گل تاج خروس و در زمستان کلم و گل کلم می کارد. باغ منبع درآمد و برای خانواده او منبعی از محصولات تازه بدون مواد شیمیایی است.
او می گوید: “باران ها چه دیر یا زود باشد، تاثیری بر آن ندارد.” کرتانیا گفت. در گرما هم صدمه نمی بیند.
یک تهدید وجود دارد. آب دریا بیشتر به داخل می آید. تا حدودی به دلیل بالا آمدن سطح دریا، بالا بردن جزر و مد است. تا حدودی به این دلیل است که رودخانه ها در بالادست سد شده اند و آب شیرین کافی به پایین جریان ندارد. تا حدودی به این دلیل است که آب زیرزمینی بیش از حد بالا کشیده می شود.
آقای. کرتانیا در سال گذشته نمایی از آینده ای پر شور را دید. برگها تبدیل شد. گیاهان ضعیف شدند.
آن آینده شور در حال حاضر در جنگل حرا به مساحت 3860 مایل مربع، سانداربان، در لبه خلیج بنگال وجود دارد.
جنگل دفاع اصلی کشور در برابر طوفان است. ریشههای سانداری، گونهی حرا که نام آن جنگل است، مانند انگشتان مرده از گل بیرون میآید. ببرها اثر خود را در زمین می گذارند.
امروز، تقریباً غیرقابل تصور در حال رخ دادن است. آب برای سانداری خیلی شور می شود. آنها در حال مرگ هستند. گونه های دیگر حرا در حال تسخیر هستند. چشم انداز در حال تغییر است. به احتمال زیاد برای همیشه
نذرالاسلام، پسر یک افسر جنگل که در این منطقه بزرگ شده است و اکنون تورهای رودخانه ای را در جنگل اجرا می کند، گفت: “فکر نمی کنم سونداری برگردد مگر اینکه شوری کاهش یابد.” و من احتمال کاهش شوری را نمی بینم.»
گرفتن باران
شیلا بیسواس هر روز با بحران شوری روبرو می شود. نمک وارد کانال ها و حوض هایی شده است که هر روستایی برای نوشیدن و شستشو به آن تکیه می کند. تخمین زده می شود که 30 میلیون نفر که در امتداد ساحل زندگی می کنند با مشکل نفوذ آب شور به درجات مختلف روبرو هستند. منطقه ای که خانم Biswas lives جزو بدترین فیلمهاست.
30 سال پیش که عروس آمد اینطوری نبود. سپس، بیشتر مردم برنجی را که در زمین خود می کاشتند، می خوردند. آنها آبی را که در حوض خود جمع می کردند، می نوشیدند.
سپس “طلای سفید”، میگو آمد. مزارع میگو گسترش یافت. مردم آب شور را از طریق کانالی از رودخانه وارد می کنند، بنابراین آب شور نیز پخش می شود. اماس. حوض بیسواس آنقدر شور شد که آب خوردن نداشت.
ابتدا یک گاری برای خرید آب کرایه کرد. سپس به همسایهای روی آورد که مخزن زیرزمینی برای جمعآوری آب باران ساخته بود. او سیستم جمع آوری آب باران خود را با آنچه در خانه داشت، اختراع کرد، لوله های پلاستیکی را برای هدایت آب باران از سقف حلبی خود از طریق تور ماهیگیری و به کوزه های خاکی هدایت کرد. او هنوز مجبور بود در حوض نمکی خود حمام کند، که باعث ایجاد بثورات پوستی شد، یک شکایت رایج در آن منطقه. پزشکان می گویند که میزان فشار خون بالا نیز بالاست. آنها مشکوک هستند که بیماران خود ناخواسته نمک زیادی مصرف می کنند.
آخرین راه حل برای خانم مشکل Biswas به شکل یک مخزن آب پلاستیکی 2000 لیتری صورتی داغ، معادل حدود 530 گالن، با یک فیلتر در بالا بود. در حیاط او نشسته و بارانهای موسمی را جمعآوری میکند، یکی از نزدیک به 4000 تانک از این قبیل که طی سه سال گذشته توسط یک سازمان توسعه به نام BRAC، که به فقرا کمک میکند، توزیع شده است.
میگو دیگر طلای سفید نیست. تولید فشرده میگو خطرات جدیدی را به همراه داشته است، از جمله بیماری هایی که باعث کاهش سود می شود. چند نفر از همسایههای او شروع به بستن استخرهای میگوی خود کردهاند، آنها را پر از شن کردهاند و منتظرند تا بارانها نمک زیر را بریزند.
این نادر است. اکثر مردم اینجا زمین بسیار کمی دارند و نمی توانند آن را بیکار بگذارند تا بتواند بهبود یابد. آنها گیر کرده اند. خانم “آنها نمی توانند به میگو تکیه کنند و نمی توانند تغییر کنند.” بیسواس گفت.
حتی اگر می توانستند، افزایش سطح دریا، همراه با فرونشست زمین به دلایل دیگر، اکنون تهدیدی برای تشدید خطر نمک در آب است. اگر زمین در حال غرق شدن باشد، حتی کمی افزایش سطح دریا بسیار خطرناک است. خاکریزها گاهی اوقات در اثر موج های جزر و مدی فرو می ریزند که قوی تر می شوند.
مثل خانم بیسواس، مردم سواحل جنوب غربی همه چیز را امتحان کرده اند تا برای آب آشامیدنی هجوم آورند.
تعدادی از کارآفرینان در حال فروش آبی هستند که با استفاده از سیستمهای اسمز معکوس کوچک در خانههای خود نمکزدایی میکنند، اما در نهایت لجنهای نمکی را به حوضچههای اطراف میریزند. برخی از مردم در حال حرکت به شهر بندری شلوغ Mongla هستند، اما در آنجا نیز آب شیرین کمیاب است.
در جنوب، جایی که خاک برای کاشت محصولات بسیار شور است، زنان شروع به کشت سبزیجات در گلدان های پر از کمپوست و کود کرده اند. یا کیسه های خالی برنج را به کاشت تبدیل کرده اند، حتی جعبه های پلاستیکی که زمانی میگو را به بازار می بردند.
تلاشهای بیسابقه آنها برای تأمین اولیهترین نیازهای انسانی، غذا و آب، نگاهی اجمالی به مبارزه حماسی صدها میلیون نفر است که هر روز تلاش میکنند با خطرات آب و هوایی کنار بیایند.
بر اساس برآوردهای سازمان ملل متحد، پول برای سازگاری، 29 میلیارد دلار برای همه کشورهای در حال توسعه در سال 2020، بخش کوچکی از نیاز است: حداقل 160 میلیارد دلار در سال. این خشم رهبران کشورهای در حال توسعه را در سیاست بین المللی آب و هوا توضیح می دهد.
بنگلادش می گوید مگر اینکه انتشار جهانی به سرعت و به طور چشمگیری کاهش یابد، بنگلادش نمی تواند کاری برای ماندن در بالای سطح انجام دهد. چاودری، قانونگذار. او گفت: «هر کاری که انجام دهیم کافی نیست.
جلفکار علی مانیک از بنگلادش گزارش می دهد.